یه دورهی مشترک گذاشتم با دانشگاه علم و فرهنگ در مورد عکاسی مقدماتی . اسم این دوره ، از صفر هست.
توی این لینک همه چیز رو در مورد این دورهی عالی گفتیم. اگه دوست داشتید حتما بخونیدش.
راستی ؛ توی سایت کلی مقالهی عالی و رایگان در مورد عکاسی دارم
یه دورهی مشترک گذاشتم با دانشگاه علم و فرهنگ در مورد عکاسی مقدماتی . اسم این دوره ، از صفر هست.
توی این لینک همه چیز رو در مورد این دورهی عالی گفتیم. اگه دوست داشتید حتما بخونیدش.
راستی ؛ توی سایت کلی مقالهی عالی و رایگان در مورد عکاسی دارم
همش درسته و انگلیسی زبان های نیتیو هم تمام این تلفظ ها رو به کار میبرن. پس به عنوان یک مدرس عکاسی ، حق نداریم به تلفظ هنرجوی خودمون ایراد بگیریم.
این مطلب رو اولین بار برای استوری های استاد بی/باشعور منتشر کردم.اگر دوست داشتید ، کل استوری ها رو نگاه کنید.
توی صادکست 10 ، به سوالات عکاسی شما جواب دادم . البته این قسمت دوم از جواب های من بود . توی پادکست قبلی اون هم سری اول سوالات شما رو جواب داده بودم.
اعتماد به نفس چیز خوبی است ! البته من مدرس مهارت های ارتباطی نیستم و در مورد اعتماد به نفس نمیتونم با گذاره های علمی صحبت کنم . اما چیزی که از اون اطمینان دارم اینه که مرز باریکی بین اعتماد به نفس و وقاحت وجود داره که گاهی بدون اینکه متوجهش باشیم این مرز رو رد میکنیم.
و چقدر چهرهی بدی در نظر دیگران از خودمون میسازیم با اعتماد به نفس زیاد و یا اعتماد به سقف و یا حتی اعتماد به عرش !
نمیدونم به چه دلیلی اصلا دوست ندارم جلسه های کاری خودم رو توی محیط های رسمی برگزار کنم . حس خوبی بهم نمیده . برای همین ، خیلی وقتا (البته گاهی هم واقعا نمیشه) جلسات خودم رو توی جاهای باحال و مفرح و جالب تشکیل میدم . از پارک و کتابخونه و شهربازی بگیر تا کافی شاپ و پارکینگ طبقاتی و حتی وسط کلاس درس !
این هم یکی از جلسه های جدید منه که با دکتر محمد یوسفیان برگزارش کردیم . قراره به زودی باز هم باهم توی یک پروژه تبلیغاتی بین المللی دیگه همکاری کنیم.
در ادامه پست قبل و پست قبلترش
اگر کسی جایی به ما مجال عرض اندام داد ، جایی که هیچ کس دیگری این مجال را نمیدهد ، لزوما به معنی بی عرضه بودن وی و عدم کنترل او بر اوضاع نیست . شاید وی برای امثال ما ارزش قائل است . لذا با سوء استفاده از موقعیت پیش آمده شخصیت خود را به لجن نکشانده و خار و خفیف نباشیم.
در ادامه پست قبل
اگر کسی به ما احترام گذاشت ، لزوما به این معنی نیست که او احمق است یا مجبور به احترام گذاشتن به ماست ؛ شاید نوع تربیت وی به
گونه ای باشد که برای هم نوع خود احترام قائل است. با پر رو بودن بیش از حد و طلبکاری از چنین شخصی ، خود را خار و خفیف نکنیم.